برخلاف پیشینه روابط شیعیان و طالبان در دوره اول حاکمیت این گروه، به نظر میرسد در این دوره و دستکم تا این زمان، تعاملات و همکاریهای مثبتی میان دو طرف برقرار بوده است. با این حال، آشکار است برخی عوامل و دلایل مانع از آن میشوند این تعاملات و همکاریها به سطح مطلوب و ایدهآل خود برسد.
عدم پذیرش رسمی مذهب تشیع، نادیده گرفتن حقوق شیعیان در حوزههای حقوقی و قانونی مانند احوال شخصیه و در نهایت نقش مشارکتی بسیار ضعیف آنها در ساختارهای سیاسی امارت که در قضیه تشکیل شوراهای علما بازتاب آشکاری پیدا کرد، همگی حوزههایی از مطالبات جامعه تشیع افغانستان به شمار میآید که تاکنون عملاً توسط طالبان نادیده گرفته شدهاند. اما در حالی که شیعیان بنابر برخی مصالح اجتماعی، سیاسی و ملی، دربرابر برآورده نشدن برخی مطالبات خود از سوی امارت اسلامی طالبان خویشتنداری به خرج داده و سکوت کردهاند، موضوع برپایی مناسک و آیینهای محرمی ازجمله مسائلی است که به نظر نمیرسد شیعیان حاضر به مصالحه بر سر آن باشند.
بر این اساس باید گفت عملکرد طالبان در برابر آیینهای محرمی در سه سال اخیر بسیار پرنوسان و همراه با فراز و نشیب بوده است. طالبان در سال اول هیچگونه ممانعتی دربرابر انجام این مراسم به عمل نیاورده و حتی بهخوبی وظیفه تأمین امنیت آن را بر عهده گرفتند. در سال دوم تغییر رویه طالبان با حذف تعطیلی روز عاشورا از تقویم رسمی کشور آغاز شده و با اعلام محدودیتهای متعدد در مراسم محرمی تداوم یافت.
امسال نیز مسئولان امارت طالبان در تداوم رویکرد سال گذشته محدودیتها و مقرراتی را برای آیینهای محرمی وضع کردهاند که بعضاً حتی تعجبآور هم به نظر میرسد. جلوگیری از نصب پرچم و نمادهای عزاداری، تأکید بر استفاده نکردن از نمادها، شعارها، الفاظ، تصاویر و اصطلاحات که طالبان آنها را متعلق به کشورهای دیگر معرفی میکنند و شاید از همه اینها مهمتر دعوت نکردن از اهل سنت برای مشارکت در این مجالس، بخشی از محدودیتهای اعلام شده از سوی طالبان محسوب میشود.
بدون شک لازم است در دو مورد اخیر تأمل و تعمق بیشتری انجام گیرد، چراکه از یک سو تلاش میشود آیینهای محرمی را امری وارداتی و از سوی دیگر این مراسم را به شیعیان مختص کند، آن هم در حالی که به گواه تاریخ، این عزاداریها و مراسم محرمی همواره در افغانستان به صورت سراسری برگزار شده و به قومیت و یا مذهب خاصی تعلق نداشته است.
بدون شک تعطیلی رسمی روز عاشورا در افغانستان را باید نماد همین موضوع دانست.چنین رویکردی از سوی طالبان نه تنها میتواند شرایط گسست آشکار با شیعیان را فراهم کند، بلکه احتمالاً زمینهساز بروز ناآرامیهایی نیز خواهد شد؛ کما اینکه تجربه سال گذشته حکومتداری طالبان نشان داده بر پایی این آیینها خط قرمز مطالبات شیعیان از امارت اسلامی طالبان تلقی میشود.
نظر شما